سه پشیمانی بزرگ ۶۰ سالهها که باید پیش از دیر شدن بدانید!

تجربه صادقانه افرادی که به دهه شصت زندگی رسیدهاند، تصویری روشن از آنچه واقعاً در زندگی اهمیت دارد ارائه میدهد و یادآور میشود حسرت، نه مجازات، بلکه دعوتی است به زیستن آگاهانهتر. در گفتگو با چهل نفر از این افراد، سه محور اصلی تکرار میشد:

۱. زندگی بر اساس انتظارات دیگران
بسیاری از پاسخدهندگان سالهای زیادی از عمر خود را صرف برآورده کردن توقعات دیگران کردند. یکی گفته بود: «حسابدار شدم چون والدینم گفتند شغل باثباتی است.» دیگری گفته بود: «با کسی ازدواج کردم که خانوادهام تأییدش میکرد.»
در روانشناسی، این رفتار به عنوان «انگیزش بیرونی» شناخته میشود؛ یعنی اعمال ما برای جلب تأیید یا جلوگیری از سرزنش انجام میشود. در مقابل، «انگیزش درونی» یعنی کاری را انجام دهیم چون برای خودمان معنا دارد. با بالا رفتن سن، میل به تأیید دیگران کاهش یافته و جای خود را به آرامش درونی میدهد.
یکی از زنان ۶۵ساله گفت: «کاش زودتر یاد میگرفتم که ناامید کردن آدمهایی که از من انتظار اشتباه دارند، هیچ اشکالی ندارد.»
۲. بیتوجهی به سلامت تا وقتی دیر شده
دومین حسرت مشترک، بیتوجهی به سلامت بود. حتی افرادی که زندگی شاد و پرباری داشتند، سرعت افت جسم پس از پنجاه سالگی را دستکم گرفته بودند. مردی گفت: «فکر میکردم میتوانم مثل دهه سی زندگی کنم؛ هرچه میخواستم بخورم و بنوشم. تا شصتسالگی وابسته دارو شدم.»
سلامت جسم، برخلاف پول یا شغل، چیزی نیست که بتوان دوباره خرید یا بازسازی کرد. بدن، حافظه همه انتخابهای روزمره است: خواب کافی، تغذیه سالم، تحرک و مدیریت استرس. یکی از معلمان بازنشسته جملهای گفت: «وقتی جوانی، سلامتت را فدای پول میکنی؛ وقتی پیر میشوی، پولت را فدای سلامت. کاش زودتر متوجه این معامله میشدم.»
۳. گذاشتن ترس در مسیر خواستهها
سومین حسرت، ترس از دنبالکردن خواستههای واقعی بود. افراد بسیاری از عشقهایی گفتند که هرگز دنبال نکردند، فرصتهایی که از ترس شکست از دست دادند و جملههایی که هیچوقت بر زبان نیاوردند. یکی از مردان بازنشسته گفت: «تمام عمرم منتظر لحظه مناسب بودم. حالا میدانم هیچکس قرار نبود به من اجازه بدهد.»
تقریباً همه تأیید کردند که آدم بیش از اشتباهاتش، از کارهایی که نکرده پشیمان میشود. با بالا رفتن سن، ترس از بین نمیرود، فقط شکلش تغییر میکند؛ در جوانی از شکست میترسی، در پیری از تمامشدن زمان. راز زندگی در حذف ترس نیست، در ندادن حق تصمیم به آن است.
سه درس کلیدی برای زندگی بهتر

- برای خودت شروع کن: منتظر اجازه هیچکس نباش؛ شغل جدید، پروژه خلاق یا مرزهای شخصی را امروز آغاز کن.
- از انرژی خود محافظت کن: سلامت جسم، آرامش ذهن و تمرکز، منابع محدود هستند. آنها را برای چیزهایی صرف کن که واقعاً ارزش دارند.
- با وجود ترس عمل کن: آماده شدن کامل هرگز اتفاق نمیافتد. اقدام در دل ترس، تفاوت میان زندگی رضایتبخش و زندگی پشیمان است.
جمعبندی و بازاندیشی
پس از شنیدن این تجربهها، بسیاری تصمیم گرفتند تغییراتی کوچک اما عمیق در زندگی ایجاد کنند: بیشتر حرکت کنند، کمتر به فرصتهای ظاهراً سودمند «بله» بگویند و زمان بیشتری را صرف کارهایی کنند که از دلشان برمیآید. هدفشان این است که در هفتادسالگی به گذشته نگاه نکنند و بگویند زندگیای ساختند که در درون پر معنا باشد، نه صرفاً موفق به نظر برسد.

زندگیات را برای نمایش دیگران اجرا نکن. آن را برای خودت زندگی کن. بدنت را حرکت بده، به کسی که دوستش داری زنگ بزن، کتابت را بنویس، سفر کن، دوستی را ببخش. حسرت، پژواک زندگی نیمهزیسته است؛ نگذار موسیقی زندگی تو باشد.
همچنین بخوانید:



