رجم شیاطین با شهاب در قرآن و سازگاری آن با علم

یکی از شبهات مطرح در تفسیر قرآن، موضوع «رجم شیاطین با شهاب» است که در چند آیه به آن اشاره شده است. برخی منتقدان مدرن آن را برگرفته از باورهای اسطورهای عرب جاهلی دانسته و مدعی ناسازگاری آن با یافتههای علمی معاصر درباره شهابها هستند. این مقاله با رویکرد تفسیری ـ کلامی، نشان میدهد که آیات مربوط به شهاب نه تنها از نظر معنا و ساختار، با مفاهیم علمی منافات ندارند، بلکه در راستای بیان واقعیتی غیبی و دفاع از وحی الهی در برابر اتهامات مشرکان نازل شدهاند.
۱. مقدمه
از دیرباز آیات قرآن درباره راندن شیاطین با شهاب، مانند آیهی
﴿إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ﴾ (صافات: ۱۰)
موضوع بحث مفسران و متفکران بوده است. در نگاه ابتدایی، چنین آیاتی ممکن است با یافتههای نجومی درباره منشأ شهابها تعارض ظاهری داشته باشند. از اینرو، برخی منتقدان قرآن را متهم کردهاند که میان «ستاره» و «شهاب» خلط کرده و باورهای کهن عرب را پذیرفته است. در مقابل، مفسران اسلامی با تکیه بر تحلیل زبانی و فلسفی قرآن، چنین ادعاهایی را رد کردهاند.
۲. بررسی مفهومی و زبانی
در قرآن، واژهی «شهاب» به معنای «جرقه یا شعلهی آتش درخشان» است و واژهی «نجم» به معنای «ستارهی ثابت در آسمان». کاربرد صفت مشترک «ثاقب» (نفوذکننده و درخشان) برای هر دو واژه، دلیل بر یکی بودن آنها نیست. همانگونه که در زبان عرف، میتوان گفت «گل زیبا» و «اسب زیبا»، بدون اینکه گل و اسب یکی باشند. بنابراین، قرآن میان «شهاب» و «ستاره» تمایز روشنی قائل است و خلطی میان آنها صورت نگرفته است.
۳. هدف آیات رجم شیاطین
مطابق با بافت نزولی آیات، این تعابیر ناظر به پاسخ به اتهام مشرکان است که میگفتند قرآن از طریق شیاطین و جنیان به پیامبر القا شده است. قرآن در ردّ این سخن میگوید: شیاطین توان استراق سمع از عالم فرشتگان را ندارند، زیرا هرگاه چنین کنند، به وسیلهی «شهاب ثاقب» رانده میشوند. در نتیجه، قرآن نمیتواند محصول الهام شیاطین باشد. هدف آیات، اثبات منبع الهی وحی است نه بیان قانون فیزیکی در آسمان.
۴. ماهیت جنیان در قرآن
مطابق آیات متعدد، جنّ موجودی مادی از نوع خاص است که از «آتش بیدود» آفریده شده است (الرحمن: ۱۵). قرآن این ویژگی را تکذیب نکرده، بلکه آن را تأیید میکند. افزون بر این، قرآن برای جنیان نسل (کهف: ۵۰) و رابطه زناشویی (رحمن: ۵۶) قائل است؛ که هر دو از ویژگیهای مادی موجودات است. از اینرو، برخورد مادی میان شهاب و جن از دیدگاه قرآنی ممکن است، هرچند در مرتبهای لطیفتر از مادهی محسوس انسانی.
۵. تبیین علمی شهاب و نسبت آن با آیات
در تبیین علمی، شهاب نتیجهی ورود ذرات کوچک فضایی به جوّ زمین است که در اثر اصطکاک، میسوزند و به صورت نوری در آسمان دیده میشوند. قرآن نیز هرگز این پدیدهی طبیعی را انکار نکرده است. آیات مربوط به رجم شیاطین تنها به نقش خاص و گزینشی برخی از این شهابها در عالم غیب اشاره دارند و نمیگویند که همهی شهابها چنین کارکردی دارند. بنابراین، از منظر منطقی، هیچ تناقضی میان تبیین علمی شهاب و بیان قرآنی وجود ندارد؛ زیرا دو سطح از واقعیت را توصیف میکنند: یکی طبیعی، دیگری غیبی.
۶. تحلیل معرفتشناختی
علوم تجربی تنها در قلمرو محسوسات و پدیدههای قابل آزمون فعالیت دارند؛ حال آنکه آموزههایی مانند وجود فرشتگان، جنیان و نحوهی تعامل آنها، در قلمرو ماورای حس قرار دارد. ازاینرو، علم نه میتواند آن را تأیید کند و نه ردّ نماید. چنانکه علامه طباطبایی نیز در المیزان تصریح میکند، این دو حوزه معرفتی مستقلاند و تعارضی میانشان معنا ندارد.
۷. منشأ باور مشابه در عرب جاهلی
برخی خاستگاه باور به رجم شیاطین را به کهانت عرب نسبت دادهاند. اما وجود باور مشابه در فرهنگهای پیشین لزوماً نشانهی خرافی بودن آن نیست؛ زیرا ممکن است بقایای آموزههای پیامبران گذشته، از جمله حضرت ابراهیم علیهالسلام، در میان آنان باقی مانده باشد و بعدها با تحریف و خرافات درآمیخته باشد.
۸. نتیجهگیری
آیات قرآن درباره رجم شیاطین با شهاب، بیانگر واقعیتی غیبی است که در چارچوب جهانبینی الهی معنا مییابد و با تبیین علمی پدیدهی شهاب هیچ تعارضی ندارد.
به اختصار:
قرآن شهاب را ستاره نمیداند.
آیات، پاسخ کلامی به اتهام مشرکان است نه گزارش نجومی.
جنیان در قرآن موجوداتی مادی در مرتبهای لطیفاند؛ برخورد با شهاب ممکن است.
علم درباره عالم غیب ساکت است، نه معارض.
باور مشابه در فرهنگهای باستان میتواند ریشهی وحیانی داشته باشد.
در نتیجه، گزارهی «رجم شیاطین با شهاب» نه با عقل ناسازگار است و نه با علم تعارض دارد، بلکه نمونهای از تعامل میان امر طبیعی و امر غیبی در جهانبینی قرآنی است.



