تحلیلی بر بیانات امام خمینی(ره) درباره پیوند علم و تهذیب
در طول تاریخ اندیشه اسلامی، یکی از بنیادیترین آموزهها، تقدم «تزکیه نفس» بر «تعلیم علم» بوده است. قرآن کریم در بیان مأموریت پیامبر اکرم(ص) این ترتیب را آشکار میسازد:
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ»
(سوره جمعه، آیه ۲)
در این آیه، «تزکیه» پیش از «تعلیم» آمده است، و این تقدم نه از سر تصادف، که بیانگر یک سنت الهی است: علم بدون تزکیه، نه تنها نجاتبخش نیست، بلکه میتواند گمراهکننده و هلاکآور باشد.
علم بیتزکیه؛ آفت هدایت
حضرت امام خمینی(ره) در بیانات گوناگون، با صراحت و تلخی هشدار دادهاند که علم، به خودی خود، تضمینکننده هدایت نیست. ایشان میفرمایند:
«گاهی علم، انسان را به جهنم میفرستد. گاهی علم توحید، انسان را به جهنم میبرد. گاهی علم عرفان، علم فقه و حتی علم اخلاق، انسان را به جهنم میرساند.»
این سخن در نگاه نخست تکاندهنده است، اما حقیقتی ژرف در دل خود دارد. علمی که با خودسازی و تهذیب همراه نباشد، در خدمت نفس و هواهای درونی قرار میگیرد. همان علمی که باید چراغ راه انسان شود، به ابزاری برای غرور، خودبینی و استکبار بدل میگردد.
تاریخ نمونههای بسیاری از عالمان بیتزکیه در خود دارد؛ کسانی که دانش فراوان داشتند اما چون تهذیب نفس نداشتند، علمشان مایه تباهی خود و دیگران شد. امام خمینی(ره) با شناخت عمیق از این خطر، بر پیوند ناگسستنی علم و تزکیه تأکید میکردند و میفرمودند:
«با علم به تنهایی کاری درست نمیشود. کلید، تزکیه است.»
تزکیه؛ پایه تربیت اسلامی
از منظر امام، نظام آموزشی و تربیتی اسلام، پیش از هر چیز باید به ساختن انسان بپردازد. طلبهای که در حوزه علمیه درس میخواند، اگر تهذیب را فراموش کند، نه تنها نخواهد توانست جامعه را هدایت کند، بلکه ممکن است با رفتار و گفتار ناپاک خود، مردم را از دین بیزار سازد. امام هشدار میدادند:
«طلبهای که در مدرسه درس میخواند، همگام با درس، باید تزکیه داشته باشد.»
این سخن تنها ناظر به حوزههای علمیه نیست؛ امام این قاعده را به همه ارکان جامعه اسلامی تعمیم میدهند. ایشان میفرمایند:
«امام جماعتی که میخواهد مردم را هدایت کند، باید تزکیه خود را انجام دهد تا بتواند مردم را هدایت نماید. دولتی که بخواهد مردم را به کارهای خوب وادار کند، باید خودش را تزکیه کند.»
بدینسان، تزکیه تنها وظیفه فردی نیست؛ بلکه اساس مشروعیت و کارآمدی هر نهاد هدایتگر است. دولت، روحانیت، آموزش، رسانه و حتی نظام اقتصادی، بدون تهذیب و نیت الهی، به ضد خود بدل میشوند.
تقدم تهذیب بر تعلیم؛ اصل فراموششده
در بسیاری از نظامهای آموزشی معاصر، تعلیم مقدم بر تربیت پنداشته میشود؛ گمان میرود اگر علم گسترش یابد، اخلاق نیز خودبهخود رشد خواهد کرد. اما تجربه بشری خلاف این را نشان داده است: پیشرفت علمی بدون تزکیه اخلاقی، به ساخت بمب اتم و فساد مالی و اخلاقی در سطوح بالا انجامیده است.
از نگاه امام خمینی(ره)، «علم» اگر به دست انسانِ ناپاک بیفتد، خطرناکتر از جهل است؛ زیرا جاهل قدرت تخریب ندارد، ولی عالم بیتزکیه، تخریبگرترین نیروست. در مقابل، عالمِ مهذب، همان انسان الهی است که علم را در مسیر حق، عدالت و خدمت به خلق به کار میگیرد.
تزکیه؛ راه خودشناسی و خداشناسی
تزکیه در اندیشه امام خمینی(ره)، به معنای بریدن از دنیا نیست، بلکه پالایش دل از تعلقات است تا انسان بتواند حقیقت را بیپرده ببیند. علم واقعی زمانی در انسان میروید که آینه دل از زنگار خودخواهی پاک شود. از اینرو امام، تهذیب را شرط شناخت حقیقی خدا میدانستند؛ زیرا تا انسان از خود عبور نکند، به «او» نخواهد رسید.
ایشان بارها به شاگردان خود توصیه میکردند:
«اول خودتان را بسازید، بعد مردم را بسازید. اگر خودتان ساخته نشوید، هر چه علم داشته باشید، مردم از شما نمیپذیرند.»
نتیجهگیری
تزکیه و تهذیب نفس، نه یک توصیه اخلاقی ساده، بلکه رکن اساسی در ساختار معرفتی اسلام است. علم بدون تهذیب، همانند شمشیری در دست جاهل است؛ خطرناک و ویرانگر. امام خمینی(ره) با تکیه بر سنت انبیا و اولیا، یادآور میشود که علم حقیقی، از دل تزکیه میجوشد، و هر گامی در مسیر علم، بدون تهذیب، گامی است در تاریکی.
بنابراین، اگر حوزههای علمیه، دانشگاهها و نظامهای فرهنگی ما بخواهند در مسیر هدایت و تربیت انسان گام بردارند، باید اصل فراموششده «تزکیه مقدم بر تعلیم» را احیا کنند؛ چرا که تنها با انسان مهذب است که جامعه مهذب پدید میآید، و تنها جامعه مهذب است که میتواند علم را به خدمت انسانیت درآورد.