عُجب و خودپسندی، آفت پنهان سعادت انسان

عُجب و خودپسندی، آفت پنهان سعادت انسان

برگرفته از تعالیم آیت‌الله مصباح یزدی و خاطره‌ای از آیت‌الله بهجت (ره)

مقدمه

دین، به عنوان راهنمای سعادت بشر، همواره انسان را از لغزشگاه‌های روحی و اخلاقی بر حذر داشته است. جامعه‌ای که بر اساس ایمان و معنویت بنا شود، از درون سالم و پویا خواهد بود؛ زیرا انسان مؤمن در پرتو شناخت خداوند، خود را می‌یابد و جایگاه واقعی خویش را درمی‌یابد. جوانان، به عنوان سرمایه‌های اصلی هر جامعه، نیاز دارند آموزه‌های دینی را نه فقط به عنوان مجموعه‌ای از احکام، بلکه به عنوان راه درمان بیماری‌های روحی و راهکارهای تعالی انسان بشناسند. یکی از مهم‌ترین این بیماری‌های روحی که انسان را از مسیر بندگی و کمال بازمی‌دارد، عُجب و خودپسندی است.


ماهیت و خطر عُجب

مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی (ره) در بیانات اخلاقی خود تأکید می‌کردند که:
«یکی از آفاتی که انسان را به دام شیطان مبتلا می‌کند و او را از مسیر سعادت بازمی‌دارد، عُجب و خودپسندی است. عجب آفتی است که غالباً با غرور همراه می‌شود. انسان خودپسند، دیگران را به حساب نمی‌آورد و هر چه خود می‌فهمد، گمان می‌برد آخرین و کامل‌ترین حقیقت است.»

ریشه‌ی این صفت خطرناک، در حبّ ذات نهفته است؛ همان میل طبیعی انسان به خویشتن که اگر هدایت نشود، به خودبینی و خودستایی تبدیل می‌گردد. شیطان از همین راه وارد می‌شود و انسان را فریب می‌دهد. او در گوش انسان می‌خواند: «تو از دیگران بهتری، عبادتت خالص‌تر است، علمت بیشتر است، نیتت پاک‌تر است…» و بدین‌گونه، نیکی‌ها را به ابزار سقوط تبدیل می‌کند.


راه درمان خودپسندی

در نگاه اهل معرفت، راه درمان عجب، شناخت ضعف و نقص خویش است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند:

«ما لابنِ آدمَ والعُجب؟! اوّله نطفةٌ مذِرَة، وآخره جیفةٌ قَذِرَة، وبین ذلک یحمل العَذِرَة.»
یعنی: فرزند آدم را با خودپسندی چه کار؟! آغازش آبی گندیده است و پایانش مرداری متعفن، و میان این دو، حامل ناپاکی‌هاست.

انسان اگر لحظه‌ای در اصل وجود خویش تأمل کند، درمی‌یابد که هرچه دارد ـ از علم و عبادت تا توان و استعداد ـ عطای الهی است. بنابراین، به‌جای فخر فروختن بر دیگران، باید شاکر و خاضع در برابر پروردگار باشد.
قرآن کریم نیز هشدار می‌دهد:

«قُل لّا تَمُنّوا عَلَیَّ إِسْلَامَكُم بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِیمَانِ» (حجرات/۱۷)
یعنی: بر من منت مگذارید که اسلام آورده‌اید؛ بلکه خداست که بر شما منت نهاد، چون شما را به ایمان هدایت کرد.


خاطره‌ای از درس آیت‌الله بهجت (ره)

مرحوم آیت‌الله بهجت (قدس‌سره) نقل می‌فرمودند که:

«مرحوم آیت‌الله شیخ محمدحسین اصفهانی غروی (ره) که از بزرگان علم و عرفان بود، درسی برگزار می‌کرد که شاگردانی چون آیت‌الله میلانی، علامه طباطبایی و آیت‌الله بروجردی در آن حاضر بودند.
سه روز پیاپی، درس ایشان تکراری بود و مطلب تازه‌ای ارائه نکردند. یکی از شاگردان نزدیک از علت این امر پرسید. آیت‌الله اصفهانی فرمودند: “سه روز است که ذهنم قفل شده و هیچ فکر جدیدی به ذهنم نمی‌آید.”»

آیت‌الله بهجت این واقعه را چنین تفسیر می‌کردند:

«خداوند می‌خواست به آن عالم بزرگ بفهماند که هر علمی، نوری است از جانب او، و اگر لحظه‌ای این نور را بازگیرد، انسان حتی از اندیشه‌ی خود نیز محروم می‌شود. دانستن این حقیقت که انسان هیچ ندارد مگر آنچه خدا داده است، از هر درسی ارزشمندتر است.»


نتیجه‌گیری

عجب، بیماری خاموشی است که گاه پس از انجام عبادت، علم، انفاق یا موفقیت در دل انسان رخنه می‌کند و آرام‌آرام او را از خداوند دور می‌سازد.
راه نجات از آن، توجه به فقر ذاتی انسان و یادآوری دائمی نعمت‌های الهی است.
انسان مؤمن باید هر لحظه بداند که:

«آنچه هستم، از اوست؛ اگر توفیقی دارم، او داده؛ و اگر لغزشی ندارم، او نگه‌داشته است.»

در مکتب آیت‌الله بهجت و سایر عارفان الهی، شناخت نیازمندی خود، آغاز بندگی حقیقی است. آنان می‌آموختند که «بندگی، یعنی فهمیدن فقر خود و غنای مطلق خدا».
پس، هرگاه انسان در برابر نعمت‌های خداوند سر فرو آورد و به جای خودستایی، زبان به شکر بگشاید، در مسیر سعادت قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید:  داستان دو برادر که در عاشورا به امام حسین (ع) پیوستند

این پست چقدر برایتان مفید بود؟

برای امتیاز دادن، روی یک ستاره کلیک کنید!

میانگین امتیاز: ۵

تا کنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این مطلب امتیاز می‌دهد.

متأسفیم که این مطلب برای شما مفید نبود!

اجازه دهید این مطلب را بهتر کنیم!

به ما بگویید چگونه می‌توانیم این مطلب را بهتر کنیم؟

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا