شهادت در اندیشه اسلامی، والاترین مرتبهی ایثار و فداکاری در راه حقیقت است؛ مرتبهای که در آن انسان از خود میگذرد تا انسانیت بماند. استاد شهید مرتضی مطهری، از متفکران ژرفنگر معاصر، در آثار خود به ویژه در کتاب قیام و انقلاب مهدی (ع)، با بیانی زیبا و فلسفی به تبیین جایگاه شهید میپردازد. او با استفاده از استعارهی پرمعنا و درخشان «شمع»، حقیقت وجودی شهید را ترسیم میکند و میگوید:
«شهدا شمع محفل بشریتاند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند.»
این جمله کوتاه، خلاصهای از یک جهانبینی عمیق است که در آن، فداکاری شهید اساس حیات معنوی و اجتماعی بشر معرفی میشود.
بدنه
۱. استعارهی شمع؛ تصویر ایثار و روشنی
در نگاه مطهری، شمع نماد عشق، ایثار و آگاهی است. شمع میسوزد تا دیگران ببینند، و شهید نیز جان خود را فدای روشنایی راه دیگران میکند.
سوختن شمع، فنا نیست بلکه تولدی دیگر است؛ همانگونه که شهادت از بین رفتن جسم نیست بلکه تولد روح در افق جاودانگی است. در این استعاره، تضاد میان «سوختن» و «روشن کردن» به اوج زیبایی میرسد: فنا در ظاهر، بقا در معنا.
۲. حیات جاودانهی شهید در قرآن
مطهری اندیشهی خود را بر پایهی قرآن استوار میسازد. آیهی شریفه
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ أَمْواتاً…»
بیانگر آن است که شهید در نزد پروردگار زنده است و از نعمت الهی بهرهمند میشود.
مطهری با استناد به این آیه، نشان میدهد که شهادت مرگی جسمانی نیست، بلکه نوعی تعالی وجودی است؛ حرکتی از زندگی دنیوی به حیات ملکوتی. در واقع، شهید به جاودانگی میرسد، زیرا خون او بذر بیداری و آزادی در زمین میپاشد.
۳. شهید، زمینهساز حیات اجتماعی
از دیدگاه استاد، هیچ خدمتی برتر از خدمت شهید نیست، زیرا همهی خدمتگزاران بشریت ـ از عالِم و مخترع گرفته تا معلم و مصلح اجتماعی ـ در سایهی امنیت و آزادیای که شهید فراهم کرده است، میتوانند فعالیت کنند.
مطهری مینویسد:
«همهی گروههای خدمتگزار مدیون شهدا هستند، ولی شهدا مدیون آنها نیستند.»
این جمله، بیانگر آن است که خون شهید زیربنای همهی حرکتهای علمی، فرهنگی و اجتماعی است. اگر جامعه را به دستگاهی پویا تشبیه کنیم، شهید همان انرژی حیاتی است که این دستگاه را به حرکت درمیآورد.
۴. بعد اخلاقی و الهی شهادت
در نظام فکری مطهری، شهادت تنها یک پدیدهی نظامی یا تاریخی نیست، بلکه جلوهای از عبودیت است؛ یعنی بندگی در اوج آگاهی و عشق. شهید از خود میگذرد تا ارزشهای الهی در جامعه بماند. این گذشت از جان، نه از روی اجبار، بلکه از سر معرفت و عشق است؛ و از همین رو، شهید به تعبیر قرآن «عند ربهم یرزقون» است — در جوار قرب الهی به حیات ادامه میدهد.
نتیجهگیری
استعارهی «شمع» در اندیشهی استاد مطهری، تنها یک تصویر ادبی نیست، بلکه تجسمی از فلسفهی حیات انسانی است. همانگونه که شمع با سوختن خود روشنایی میبخشد، شهید نیز با فنا در خود، حیات را به جامعه بازمیگرداند.
در پرتو این نگاه، روشن میشود که تمدن و فرهنگ بشری، مدیون خون پاک شهیدانی است که با ایثار خود، تاریکی جهل و ظلم را شکافتهاند.
بنابراین، جملهی جاودانهی استاد که فرمود:
«شهدا شمع محفل بشریتاند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند»
نه تنها توصیفی شاعرانه، بلکه فلسفهای است دربارهی حیات، آگاهی و بقاء حقیقت در پرتو ایثار.
همچنین بخوانید:حکمتهای الهی در سخنان حاج شیخ رجبعلی خیاط؛ از عرفان فردی تا بصیرت اجتماعی