نخستین زائران اربعین :
در درهم آباد میخوانید ، بیستم صفر سال ۶۱ هجری، دشت کربلا دوباره بوی اشک و عزا گرفت. هنوز خاک قتلگاه، تازه از خون سیدالشهدا بود و آسمان، غمِ آن مصیبت بزرگ را بر دوش میکشید که کاروانی خسته از شام بازمیگشت؛ کاروانی که داغها بر دل داشت و زخمها بر تن.
کاروان اهلبیت علیهمالسلام، بهسردمداری امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها، پس از اسارت و غربت شام، به راهنمایی قافلهسالار، راه کربلا را پیش گرفتند. آنان از او خواستند: «ما را از مسیر قتلگاه ببر…» و چه گذرگاه غریبی بود، آنجا که خاطرهها دوباره جان گرفت.
به روایت سید بن طاووس در «لهوف»، هنگامی که کاروان به قتلگاه رسید، دیدند جابر بن عبدالله انصاری، صحابی کهنسال پیامبر صلیاللهعلیهوآله، با جمعی از بنیهاشم و فرزندان پیامبر برای زیارت قبر امام حسین علیهالسلام آمدهاند. آنجا، بر گرد تربت خونین حسین، اشکها جاری شد، سینهها خروشید، و دلها جریحهدار شد. سوگواران حریم اهلبیت، نخستین مجلس عزای اربعین را برپا کردند.
شیخ طوسی در «تهذیبالاحکام» مینویسد: جابر نخستین کسی بود که در روز اربعین، بر مزار سیدالشهدا حاضر شد. او همراه با عطیه عوفی، از مدینه آمده بود. علامه مجلسی نیز در «بحارالانوار» گفتوگویی جانسوز از جابر نقل میکند:
جابر چون به فرات رسید، غسل کرد، جامه نو پوشید و با ذکر الهی، قدم بهقدم به سوی مزار سیدالشهدا رفت. چون دست بر قبر گذاشت، از شدت اندوه بیهوش بر زمین افتاد. پس از آنکه به هوش آمد، سهبار با نالهای سوزناک فریاد زد: «یا حسین! یا حسین! یا حسین!»
و گفت:
«ای حبیب من! دوست من! جواب دوستت را نمیدهی؟… چگونه پاسخ گویی، در حالی که سرت از بدنت جدا شده و خون بر گلویت جاری گشته است؟»
او شهادت داد که حسین، فرزند بهترین پیامبران، پیشوای پرهیزگاران و وارث عصمت فاطمه زهرا علیهاالسلام بود و لعنت فرستاد بر آنان که این جنایت بزرگ را رقم زدند.
آن دیدار در کربلا، دیداری بود میان زائر و مزور، میان بازماندگان عاشورا و نخستین زائران اربعین. و از همان روز بود که جاده کربلا، مسیر عشق شد؛ راهی که تا امروز، میلیونها عاشق را به خود میکشاند…
همچنین بخوانید:پاسخ آیتالله العظمی سیستانی در زمینه حضانت و ولایت بر کودک یتیم